خاطره هاشمی درباره فروش اسلحه به ایران
کد خبر: ۴۳۳۰۲۵
خبرآنلاین: آیتالله هاشمی در خاطرات خود به پیشنهادی سید محمود دعایی از یک کمپانی فروش اسلحه برایش آورده بود اشاره کرده است.
در خاطرات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است:
تا عصر در خانه بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گزارشها و نامهها گذشت که به خانه آورده بودم.آقای [سید محمود]دعایی آمد. حامل پیشنهادی از یک کمپانی بود که پیشنهاد فروش اسلحه میداد. گفتم از این پیشنهادها فراوان است، ولی خیلیها صادق نیستند. یا میخواهند نیازهای مارا بفهمند یا میخواهند ما را سرگرم و امیدوار به معاملهای کنند و در آخر زیر حرفشان بزنند و یا میخواهند قراردادی ببندند و بروند، به دشمنان ما نشان بدهند و همان جنس را گرانتر به آنهابفروشند و بعضیها هم صادقند؛ به هر حال لازم است که ابتدا لیست اسلحههای آن کمپانی گرفتهشود.
شب در دفتر امام، دو جلسه داشتیم؛ یکی با سران سه قوه و آقای [سید حسین] موسوی تبریزی.قرار شد دادستانی کل انقلاب منحل و در دادستانی کل کشور ادغام گردد؛ رفته رفته اعلام شود که شک اجتماعی به وجود نیاورد. سپس جلسه دیگری با [آقای محمد غرضی] وزیر نفت داشتیم کهراجع به کنفرانس آتی اوپک، حرف داشت و معتقد بود که میخواهند باز هم قیمت نفت را پایینبیاورند. قرار شد ما مقاومت کنیم و در نماز جمعه، من خواستار بالا رفتن قیمت نفت شوم.
شب، مهمان احمد آقا بودیم. امام هم تشریف آوردند. مبتلا به درد پا شدهاند. در حضورایشان، راجع به نحوه ارتباط با شوروی بحث کردیم. ایشان از نخست وزیر، درباره عدم تعادل درقیمت برنج پرسیدند. درباره لبنان و مطالب دیگر هم صحبت شد.
۱۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۱
خاطره هاشمی درباره فروش اسلحه به ایران
آیتالله هاشمی در خاطرات خود به پیشنهادی سید محمود دعایی از یک کمپانی فروش اسلحه برایش آورده بود اشاره کرده است.
امتیاز خبر: 36 از 100 تعداد رای دهندگان 1139
در خاطرات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است:
تا عصر در خانه بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گزارشها و نامهها گذشت که به خانه آورده بودم.آقای [سید محمود]دعایی آمد. حامل پیشنهادی از یک کمپانی بود که پیشنهاد فروش اسلحه میداد. گفتم از این پیشنهادها فراوان است، ولی خیلیها صادق نیستند. یا میخواهند نیازهای مارا بفهمند یا میخواهند ما را سرگرم و امیدوار به معاملهای کنند و در آخر زیر حرفشان بزنند و یا میخواهند قراردادی ببندند و بروند، به دشمنان ما نشان بدهند و همان جنس را گرانتر به آنهابفروشند و بعضیها هم صادقند؛ به هر حال لازم است که ابتدا لیست اسلحههای آن کمپانی گرفتهشود.
شب در دفتر امام، دو جلسه داشتیم؛ یکی با سران سه قوه و آقای [سید حسین] موسوی تبریزی.قرار شد دادستانی کل انقلاب منحل و در دادستانی کل کشور ادغام گردد؛ رفته رفته اعلام شود که شک اجتماعی به وجود نیاورد. سپس جلسه دیگری با [آقای محمد غرضی] وزیر نفت داشتیم کهراجع به کنفرانس آتی اوپک، حرف داشت و معتقد بود که میخواهند باز هم قیمت نفت را پایینبیاورند. قرار شد ما مقاومت کنیم و در نماز جمعه، من خواستار بالا رفتن قیمت نفت شوم.
شب، مهمان احمد آقا بودیم. امام هم تشریف آوردند. مبتلا به درد پا شدهاند. در حضورایشان، راجع به نحوه ارتباط با شوروی بحث کردیم. ایشان از نخست وزیر، درباره عدم تعادل درقیمت برنج پرسیدند. درباره لبنان و مطالب دیگر هم صحبت شد.
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 13 آذر 1395 ساعت 21:53 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 135